چگونه مچ آدم دروغگو گرفته می شود

دروغ نگو

 dooroogh nagoo

دروغ نگو زيرا زندگي در راستي است و مرگ و نابودي در دروغ.

يكي از تئوري‌هاي باطني بر اين اساس پي‌ريزي شده است «دروغ يعني مرگ و نابودي و راستي يعني زندگي و هستي». بر پايه‌ي اين تئوري انسان براي رستگار شدن و خوشبختي لازم نيست كار زيادي انجام دهد و همچنين براي آنكه خود را از رنج و گرفتاري خلاص كند نياز به كوشش‌هاي طاقت‌فرسا ندارد. «بلكه راز زندگي واقعي در اين است كه:” دروغ نگو”. طبق اين دكترين اگر انسان دروغ نگويد (و به دروغ آلوده نشود) از همه‌ي گناهان و خطاها مبرا خواهد شد. به عبارتي دروغ، اصل و عصاره‌ي بدي‌ها و پليدي‌هاست و بنابراين با پرهيز از (صرفاً) دروغ مي‌توان از همه‌ي بدي‌ها پرهيز كرد. مشابه اين فلسفه را در دين اسلام و بسياري از اديان ديگر هم مي‌توان يافت. حالا كه اينقدر دروغ گفتن مخرب است و در عوض، راستي و درستي تا اين اندازه نجات‌دهنده و زندگي‌بخش است به سهم خودم تصميم گرفتم كه از اين به بعد و بر اساس چنين ضرورت حساسي ستوني را و انشاءالله در آينده كتابي را به اين موضوع يعني تقبيح و محكوميت دروغ و دروغ‌گويي و مبارزه با دروغ اختصاص دهم.

براي شروع مي‌خواستم قصارهاي زيبايي را در باره دروغ‌شناسي و تقبيح دروغ‌گويي بياورم. اما بهتر ديدم كه مطلب را از آخرين پيشرفت‌هاي تكنولوژي در باره‌ي دروغ‌شناسي و دروغ‌سنجي شروع كنم. «پِريا»

ماشين ذهن خوان

همزمان با برنامه‌ريزي‌هاي دولت انگليس جهت تغيير و به روز كردن سيستم‌هاي دروغ‌سنج خود، آمريكا بودجه‌اي معادل ۵ ميليون دلار را در اختيار يكي از محققان خود قرار داده است تا روي طرح پيشنهادي دروغ‌سنج كار كند. الكترودهاي سيستم پيشنهادي بر روي صورت و جمجمه فرد نصب مي‌شود و ادعا مي‌شود داده‌هاي اين دستگاه حدود ۹۴ تا ۱۰۰ درصد اطمينان‌بخش خواهد بود. البته اين كه بازپرسان در جريان تمام ذهنيات مجرم قرار گيرند، از نظر حقوقي و انساني مردود است.(1)

مچ‌گيري ام.آر.آي از افراد دروغ‌گو

پژوهش‌گران اعلام كردند كه اسكن‌هاي مغزي، تفاوت زيادي را بين مغز افرادي كه دروغ مي‌گويند و آنهايي كه اين عادت را ندارند نشان مي‌دهند. قسمت‌هايي در مغز وجود دارند كه زماني كه كسي دروغ مي‌گويد يا فريبي مي‌دهد قابل اندازه‌گيري است و به همين نسبت نيز مكان‌هاي خاصي در مغز هستند كه با راست‌گويي واكنش نشان مي‌دهند. در مغز دروغ‌گويان ۷ قسمت داراي واكنش و در مغز افراد راست‌گو ۴ قسمت داراي واكنش مشاهده شده است و در كل اين نشان مي‌دهد كه دروغ‌گويي بيشتر از راست‌گويي در مغز فعل و انفعال ايجاد مي‌كند. استفاده از اين دستگاه در بازجويي از متهمان پرونده جنايي پيچيده، راهكار بسيار مفيد و تعيين كننده‌اي خواهد بود.(2)

ساختار مغز دروغ‌گوها با بقيه متفاوت است، دروغ مي‌گويند مثل آب خوردن

روان‌شناسان و عصب‌شناسان واقعيت‌هاي تازه‌ايدر باره ساختار مغز دروغ‌گوها كشف كرده‌اند. روان‌شناسان كشف كرده‌اند ساختار مغز دروغ‌گوهاي بيمار، ناهنجار است، طوري كه دروغ گفتن برايشان طبيعي به نظر مي‌آيد. آدرين راين، روان‌شناس و محقق دانشگاه كاليفرنياي شمالي در لس‌آنجلس اين تحقيق را انجام داده است. او مي‌گويد ساختار مغز اين بيماران طوري است كه براي دروغ گفتن محاسبات پيچيده‌اي را راحت انجام مي‌دهد. او دريافته ماده سفيد قشر قدامي مغز دروغ‌گوهاي بيمار، معمولاً بيشتر از متوسط مغز ديگران است. قشر قدامي، قسمتي از مغز است كه هنگام دروغ گفتن فعال است. اما ماده خاكستري مغز اين‌ها كمتر از ديگران است. ماده سفيد مغز در تفكر سريع و پيچيده به كار مي‌آيد و ماده خاكستري در جلوگيري از دروغ.راين مدعي است كه تركيب مقدار زيادي ماده سفيد و مقدار كمي ماده خاكستري مي‌تواند آدم‌ها را دروغ‌گوهاي حرفه‌اي كند. نتايج اين مطالعات اولين تفاوت‌هاي زيست‌شناختي‌اي هستند كه بين دروغ‌گوهاي بيمار و افراد عادي كشف شده است. ديگر پژوهش‌گران از بررسي تصوير مغز دريافته بودند وقت دروغ گفتن، قشر قدامي مغز فعال‌تر است. آن‌ها دنبال يافتن روش‌هايي هستند كه از اين نتايج به عنوان جايگزين تست‌هاي دروغ‌سنجي استفاده كنند. اما دروغ‌گوهاي بيمار، گروه ديگري هستند كه به طور نظام‌مند ديگران را تحت تأثير خود قرار مي‌دهـند و دروغ گفتن‌شـان تصادفي نيست.تا به حال هيچ‌‌كس به ساختار مغز اين گروه خاص نگاه نكرده بود. راين با 108 داوطلب از 5 آژانس كاريابي در لس‌آنجلس مصاحبه كرده و تست‌هاي روان‌شناسي استانداردي از آن‌ها گرفته است. نتايج اين تست‌ها نشان داد كه 12 نفر از مصاحبه شونده‌ها دروغ‌گوهاي بيمار بودند و 16 نفر اختلال شخصيت داشتند، اما نشانه‌هاي دروغ‌گويي بيمارگونه را نشان ندادند. ۲۱ نفر هم افراد كنترل شده بودند، يعني نه ضداجتماعي و نه دروغگو. راين پس از اين مطالعات، مغز اين افراد را با MRI اسكن كرد و فهميد كه در دروغ‌گوها ماده سفيد 26 درصد از ضداجتماعي‌ها و غيردروغ‌گوها بيشتر است. همچنين ماده خاكستري مغز دروغگـوها 14درصد از ديگران كمتر است.كار ماده سفيد مغز، انتقال اطلاعات است و از رشته‌هاي عصبي يا آكسون‌ها تشكيل شده است. آكسون‌ها سلول‌هاي عصبي يا نورون‌ها را به يكديگر متصل مي‌كنند. راين اعتقاد دارد كه داشتن ماده سفيد بيشتر، توانايي افراد را در روند پيچيده دروغ گفتن بهتر مي‌كند. اين فرآيند شامل ساختن دروغ، فكر كردن همزمان و انجام اعمال فكري همزمان است. ماده خاكستري كه تقريباً شامل جسم سلولي نورون‌ها است، اطلاعات را پردازش مي‌كند. مطالعات قديمي‌تر نشان مي‌دهد افرادي كه ماده خاكستري مغزشان كمتر است، بيشتر دوست دارند قواعد را بشكنند و به خطاهاي اخلاقي توجه نكنند.اما در اين مطالعه، اطلاعات بيشتري نياز است. مثلاً چندان معلوم نيست كه افراد مورد مطالعه دروغ‌گوهاي بيمار هستند يا فقط آدم‌هاي عادي‌اند كه خيلي دروغ مي‌گويند. محققان دريافته‌اند كه تمام دروغ‌ها نه از حقيقت پيچيده‌تر هستند و نه لزوماً بيشتر از حقيقت به مراقبت نياز دارند. افرادي كه مي‌دانند گاهي ممكن است كسي به داستان‌هاي ساختگي‌شان اعتراض كند، تمرين مي‌كنند كه خطاها را كم كنند. بعد از مدتي داستان‌هاي ساختگي به نظر اين‌ها بهتر از داستان واقعي جلوه خواهد كرد.منبع: نيوساينتيست

 

 

1- خبرگزاري ‹ بي بي سي ›

2- رويترز