با الهام از آیه «بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم»
(قسمت چهارم)
به نام خدا، به نام مرگ نیست، به نام زندگیست. به اسم زنده و زندهکننده است. «هوالحی و هو لایموت». اگر انسان دست به ویرانی زد، کار او نمیتواند به اسم پروردگار باشد. پس اگر کسی به واقع گفت به نام خدا، او باید به زندگی دامن زند و حیات را گسترش دهد. اگر نتیجه تلاش او نابودی باشد، شروع تلاشش به اسم خدا نبوده …
از طریق اسم خداوند، میتوانید به او متوسل شوید و به توسل برسید.
و این بهترین طریقه پیوند با خدا و ارتباط با اوست. اسم پروردگار، شایستهترین و بهترین واسطه انسان تا خالق خویش است.
وقتی میگوییم «به نام خدا»، میبایست با این حرکت بزرگ هماهنگ شویم. اسم بردن از خدا و شروع کردن به نام او، شرایط جدیدی را ایجاب میکند که اگر این شرایط محقق نگردد، گوینده نام پروردگار، چه بسا فقط لبهای خود را جنبانده باشد. ادعا کردن، تمام واقعیت نیست. ادعای واقعی میتواند قسمتی از واقعیت باشد، اما هر اظهاری نیاز به افعال و اوضاع و احوال خاص خود دارد. اگر کسی گفت به اسم خدا، اما دو دستی به کار خودش چسبید، ترسید، حرص زد و هراسناک شد، او به اسم خدا شروع نکرده بلکه کلمهای مثل کلمات دیگر را زمزمه کرده است …
وقتی انسان میگوید «به نام خدا»، این بدان معناست که گفته است من تسلیم و خدمتگزار پروردگار عالم هستم. یعنی این جهان پادشاه بزرگی دارد و من کارگزار و بنده آن فرمانروای یگانهام. بنابراین، با وجود این نام، دیگر او نمیتواند برای خود یا سرِخود عمل کند، بلکه همه اعمال و حرکات او برای خداوند و در جهت تحقق اراده آن فرمانروای بزرگ است. پس وقتی گفت به اسم خدا، دیگر نباید از کسی یا چیزی بترسد. نباید برای کسی جز ربّش تلاش کند. نباید از نتایجی که در پی عملش حاصل میشود زیادی تحت تأثیر قرار گیرد، چون او کارگزار الهیست، کارش هم کار خداست. پس نتیجه هم هر چه که باشد، چه به ظاهر موفقیت و چه شکست، هر دو توفیق الهیست.
بنابراین در چنین شرایطی، نباید از آن فرد و از آن شیوه آسمانی که بکاربردن اسم خداست، انتظار خاصی داشت. باغبان از گفتن کلمه دانه نمیتواند انتظار آن را داشته باشد که به درختی پر محصول برسد، بلکه او باید زمین را آماده کند و شخم بزند؛ دانه را در دست داشته باشد و در زمین بکارد؛ از دانه مراقبت کند و شرایط را برای به ثمر رسیدنش مهیا کند. آنگاه او میتواند بگوید دانه را کاشته، پس منتظر درخت و میوهها و محصولات آن است.
اسم خدا هم مثل همین دانهایست که باغبان باید آن را بکارد. با گفتن کلمه عسل، دهان از عسل پر نمیشود و به صِرف اسم عسل، انسان از عسل نمیخورد.
اسم خداوند کارساز است، قصدساز است، فکرها را به تحقق میرساند و خواسته انسان را عملی میسازد. اما این برای کسی نیست که صرفاً لفظ آن را بیان میکند بلکه این اثرات تعیینکننده، برای کسی است که آن را به راستی و درستی بکار میبرد. آن را مانند دانهای که باید در زمینِ آماده کاشته شود و از آن مراقبت شود، بکارمیبرد.
کسی که میگوید «به نام خدا» او چگونه میتواند دروغ بگوید، بدی کند و به پلیدیها آلوده شود. چنین شخصی نه تنها حرمت و بزرگی پروردگار را رعایت نکرده است بلکه نام او را به بدی و پلیدی آلوده ساخته است. به ربّش که ربّالعالمین است، توهین و بیحرمتی کرده است. نمیشود گفت به اسم نور، تاریکی برقرار شود.
و نمیتوان به نام خداوند سبحان بدی کرد، به اسم پروردگار عادل، ظلم کرد، به اسم او که یگانه حقیقت عالم است، دروغ گفت و با دروغ عمل کرد…
وقتی میگویی به نام خدا، با ترس و وحشت عمل نکن. با نام قادر متعال قوی باش. تو او را طلبیدهای، پس اگر او به سویت آمده، از قوتش، قدرت گیر و قوی باش.
اسم خدا از هر قدرتی بزرگتر و از هر نیرویی قویتر است، بلکه با وجود آن هیچ قدرت دیگری وجود ندارد. نام پروردگار جهان غیر قابل مقایسه با توان هستهای و فوق هستهای است، ولی همین نام بزرگ، برای کسی که وفادارانه و به راستی آن را بکار نمیبرد، چه بسا از یک مورچه هم ناتوانتر باشد و نتواند کاری را که از یک مورچه برمیآید، به انجام برساند. اما وقتی که اسم خدا وفادارانه بیان شود، همه عالم و همه قدرتها و همه خواستهها، در برابر آن، از یک مورچه هم کوچکتر و ناتوانترند.
اعتماد داشته باشید، اما نه اعتماد به نفس، که این نوع اعتماد غالباً چیزی ساختگی و توخالی است. به جای اعتماد به نفس خود، به اسم خدا اعتماد داشته باشید. به «اصل خود» که خداست، مطمئن باشید، نه «نفسی» که متلوّن و متغیر و به شدت ضعیف است…
وقتی میگویید به نام خدا، نشانه آن این است که خدا با شما باشد. اگر نیست و حضورش در کارتان آشکار نیست، پس هنوز به واقع نگفتهاید به اسم خدا. اگر خدا با انسان باشد، این بودن، نشانها و نشانهها دارد. نشانه حضور خدا چیست؟ نور است، شفا و برکت است، قدرت و توفیق است، بخشش و محبت است، حمایتی عظیم و پشتیبانی شدید است…
اگر پروردگار متعال را به نامش بخوانیم، او میآید و در کنار ما قرارمیگیرد، «هو معکم اینما کنتم» و میفرماید: «بگو من نزدیکم و به دعای دعاکنندگان پاسخ میدهم». اسم خدا را دریابید، زیرا آن حلقه ارتباط و اتصال به خداست. هر گاه انسان به این حلقه سرّی مجهز شود، ارتباط او با خداوند برقرار شده و اتصالش حتمی میشود…
برگرفته از کتاب تعالیم حق (الاهیسم) ـ اثر ایلیا «میم»
(انتشار اول در كتاب «تفاسیر بسم الله الرحمن الرحیم و معانی آن از دیدگاههای مختلف» )